رنگهای مکمل در عکاسی

عکاسی، همانطور که از نام آن پیداست، فرایند خلق تصویر با استفاده از نور است. اما اگر تنها از نور استفاده کنیم، نتیجه تصویری کاملاً سفید (یا هر رنگ دیگر) خواهد بود. بنابراین ما به غیاب نور، یعنی سایهها، نیز نیاز داریم تا بتوانیم آنچه را میخواهیم ثبت و نمایش دهیم. این تعامل میان نور و سایه است که تصویر نهایی را میسازد.
بههمین شکل، ترکیببندی بهتنهایی یک عکس معمولی را به اثری ممتاز تبدیل نمیکند. رنگها و حتی نبود آنها (در عکسهای سیاهوسفید) در کنار ترکیببندی است که تصویر نهایی را کامل میکند. رنگها نخستین عنصری هستند که نگاه بیننده را جذب میکنند و میتوانند عکس را تقویت یا تخریب کنند.
اگر در روزی کسلکننده و بیجان عکس بگیرید و صحنه از نظر رنگی تهی باشد، گاهی بهتر است عکس را سیاهوسفید یا تکرنگ کنید تا توجه بیننده به ترکیببندی جلب شود و از ضعف رنگها منحرف نشود.
از اینرو یادگیری تئوری رنگ در کنار آموزش ترکیببندی ضروری است. این دانش برای تمام ژانرهای عکاسی—از پرتره گرفته تا منظره و هر موضوع دیگر—کاربرد دارد. یکی از رایجترین الگوهای رنگی میان عکاسان، طرح رنگی مکمل است.
در این مقاله بررسی میکنیم رنگهای مکمل چه هستند و چگونه میتوانید از این مفهوم برای ثبت تصاویر رنگی جذاب استفاده کنید تا توجه بیننده را به شکلی قدرتمند جلب کنید.
ما برای تعریف رنگها و روابط میان آنها از چرخهٔ رنگ استفاده میکنیم. رنگهای موجود در مدل سهرنگِ چرخهٔ رنگ در سه دستهٔ اصلی طبقهبندی میشوند.
رنگهای اصلی: قرمز، زرد و آبی. تمام رنگهای دیگر در چرخهٔ رنگ از ترکیب این سه رنگ پایه ساخته میشوند.
رنگهای ثانویه: بنفش، نارنجی و سبز. این رنگها حاصل ترکیب مساوی دو رنگ اصلی هستند.
رنگهای ثالث: آبی-بنفش، قرمز-بنفش، قرمز-نارنجی، زرد-نارنجی، زرد-سبز و آبی-سبز. این رنگها از ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ ثانویه ایجاد میشوند.
نکته: مدل سهرنگی میتواند شامل رنگهای اصلی قرمز، سبز و آبی (RGB) نیز باشد که در دستهٔ رنگهای افزایشی قرار میگیرند. این مقاله بخشهایی از چرخهٔ رنگ Additive را نیز شامل میشود، اما تمرکز اصلی بر چرخهٔ رنگ کلاسیک مبتنی بر رنگهای اصلی کاهشی (قرمز، آبی، زرد) است. ترکیبهای مکمل در مدل RGB متفاوتاند، اما مفهوم کلی رنگهای مکمل در هر دو سیستم ثابت است.
هماهنگی رنگ و الگوهای رنگی

وقتی چرخهٔ رنگ را بشناسیم میتوانیم بر الگوهای هماهنگی رنگ تمرکز کنیم. هماهنگی رنگ به ترکیبهایی اشاره دارد که براساس روابط هندسی روی چرخهٔ رنگ، از نظر بصری هماهنگ و دلپذیر هستند.
تکرنگ (Monochromatic): استفاده از یک رنگ واحد در چرخهٔ رنگ همراه با طیفهای مختلف روشنی و تیرگی آن. این الگو توجه را به نور و فرم جلب میکند و از نظر بصری همبستگی بالایی دارد. رنگ انتخابشده تأثیر مستقیمی بر حس و حال تصویر دارد. در بیشتر موارد نیز کاملاً تکرنگ خالص نیست.
در این مقاله، تمرکز اصلی ما بر طرح رنگی مکمل است—ترکیبی با کنتراست رنگی بالا که انرژی و پویایی به تصویر میبخشد. این الگو به برجسته شدن سوژه در تصویر کمک میکند، بهخصوص زمانیکه پسزمینه شلوغ باشد.
استفاده از این الگو زمانی بیشترین کارایی را دارد که سوژه بهطور طبیعی از پسزمینه جدا شده باشد (مانند زمانی که پسزمینه محو است) و کنتراست رنگی این جدایی را تقویت میکند.
قدرت رنگهای مکمل
رنگهای مکمل، که به آنها رنگهای «متضاد» نیز گفته میشود، چه در طبیعت و چه در دنیای هنر بهوفور دیده میشوند. تضاد میان دو رنگ مقابلی، قویترین نوع کنتراست ممکن را ایجاد میکند و نتیجهٔ آن احساسی از جسارت، انرژی و تأثیرگذاری است.
در سینمای هالیوود نیز رنگهای مکمل نقش پررنگی دارند. ترکیب نارنجی و آبی یکی از مشهورترین الگوهای رنگی برای ایجاد جلوهٔ سینمایی در فیلمهای بزرگ است.
اگر این الگو در هنر و عکاسی بهدرستی استفاده شود، میتواند نگاه بیننده را دقیقاً به نقطهٔ موردنظر شما هدایت کند.
عکاسی با رنگهای مکمل

در ادامه نکاتی برای استفادهٔ هوشمندانه از رنگهای مکمل در عکاسی ارائه میکنیم:
۱. از تراز سفیدی بهعنوان ابزار استفاده کنید. یکی از راههای تأکید یا افزایش تضاد رنگی، استفادهٔ خلاقانه از تراز سفیدی است—چه در دوربین (برای JPEG) و چه در ویرایش (برای RAW یا JPEG). انتخاب تراز سفیدی خارج از حالت دقیق، کاملاً خلاقانه است و در صحنههایی با رنگهای مکمل میتواند بسیار تعیینکننده باشد.
۲. بهدنبال نورهای ترکیبی باشید. در نورهای مختلط، رنگهای مکمل بهطور طبیعی ایجاد میشوند. مثلاً هنگام غروب، بخشهای روشنشده با نور مستقیم خورشید گرمترند، اما نقاط سایه که با نور آسمان آبی روشن میشوند، سردتر به نظر میرسند. اگر تراز سفیدی را اصلاح کنید این تضاد از بین میرود. بنابراین بهتر است صحنههایی با رنگهای مکمل طبیعی را پیدا کنید.
۳. از یکی از رنگها در نقش رنگ تأکیدی استفاده کنید. اگر نمیخواهید کنتراست بسیار شدید باشد، میتوانید تعادل ایجاد کنید و یکی از رنگها را ملایمتر کنید تا تصویر طبیعیتر و آرامتر به نظر برسد.
۴. رنگهای مکمل را در پسزمینه یا سوژه وارد کنید. چه در محیط داخلی باشید و چه خارجی، اگر بتوانید رنگ مناسب پسزمینه یا سوژه را انتخاب کنید، میتوانید ترکیببندی را بسیار تقویت کنید. انتخاب لباس سوژه یا انتخاب اشیای رنگی میتواند این هماهنگی را ایجاد کند.
۵. در طبیعت بهدنبال رنگهای مکمل باشید. در طبیعت یافتن رنگهای مکمل نسبتاً سادهتر است—بهخصوص هنگام طلوع یا غروب که آسمان و نور محیط بهطور طبیعی دو رنگ مخالف را ایجاد میکنند. تغییر تدریجی رنگها از نارنجی و صورتی تا آبی گرگومیش بهترین فرصت برای ثبت تضادهای رنگی است.
۶. از رنگهای مکمل برای انتقال احساسات استفاده کنید. هر ترکیب رنگی میتواند حس مشخصی منتقل کند. توجه به این الگوها باعث میشود عکس تأثیر احساسی دقیقتری بر بیننده بگذارد.
احساسات رایج در ترکیبهای مکمل عبارتند از:
قرمز–سبز: عشق، انرژی، تازگی، رشد، هیجان، زندگی.
نارنجی–آبی: اعتماد، آرامش، شجاعت، آزادی، خوشبینی.
زرد–بنفش: خلاقیت، شکوه، شادی، جذابیت، معنویت.
۷. از طرح مکملِ شکافته استفاده کنید. همیشه لازم نیست دقیقاً دو رنگ مکمل داشته باشید. با انتخاب یک رنگ اصلی و استفاده از دو رنگ مجاورِ مکملِ آن روی چرخهٔ رنگ، میتوانید ترکیبی پیچیدهتر اما طبیعیتر ایجاد کنید.
تهیه و تنظیم : اطمینان | نمایندگی دوربین سونی
